گفتمان جوان مومن انقلابی در کلام رهبری(19)
181-مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی – 21/05/1371
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
نمىدانم آیا جوانان نسل ما و نسل انقلابى، تاریخچهى این صد و پنجاه، دویست سال را درست خواندهاند یا نه؟ من همهى دغدغهام این است که جوان انقلابى امروز، نداند ما بعد از چه دورانى، امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمى هستیم. تاریخچهى این صد و پنجاه، دویست سال اخیر از دوران اواسط قاجار به این طرف؛ از دوران جنگهاى ایران و روس به این طرف را بخوانید و ببینید چه حوادثى بر این کشور گذشته است.
182-مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی – 21/05/1371
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
یکى از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعههاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بىتجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور مثلًا در یک مرکز فرهنگى کشور دو نفر به او اخم کردند، به او بىاعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مىگذارد و او را کند مىکند. یا مثلًا وقتى ببیند که در مجلّات بهاصطلاح ادبى و هنرى کشور، چهرههاى مخالف با این روش و خط را، بزرگ مىکنند، برجسته مىکنند، تعریف مىکنند، این جوان دلش آب مىشود و روحیهاش را از دست مىدهد. وقتى یک فیلمساز، اثرش را به مراکزى مىبرد که مىتوانند از او استفاده کنند و کارى کنند که بتواند کارش را ادامه دهد؛ اما با بىاعتنایى به او مىگویند: «نه آقا؛ ما این را قبول نداریم. این طورش را قبول نداریم»، و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایى که از لحاظ مایههاى هنرى از کار او کمتر است اما چون مایهى اسلامى ندارد مورد قبول آنهاست؛ این جوان بهخودىخود، منزوى و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسف خوردهام که چرا باید به جوانان به این خوبى، بىاعتنایى شود!؟ اینها هیچچیزشان از آن کسانى که در جاهایى به عنوان هنرمند معروف شدهاند، کمتر نیست. در بسیارى از امور، از آنها خیلى هم بهترند. اما به اینها بىاعتنایى مىشود. وقتىکه انسان مطلب را به درستى کاوش مىکند، مىبیند سر رشته مىرسد به ارادهى خباثتآمیزى در نقطهاى! مسئولین هم متوجه نیستند. مسئولین فرهنگى، مردمان خوبى هستند؛ اما در سطوح بالا، از کارهایى که در سطوح متوسط انجام مىگیرد، بىخبرند. لذا، این جوان، این مجموعهى جوانان و این جریانها را، ناامید مىکنند.
183-مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی – 21/05/1371
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
این ملت، براى اینکه حیثیتش و کیان حقیقى و انسانى و اسلامى و انقلابى و فرهنگ ملىاش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگى در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این را خودىها مىتوانند بکنند. من حرفم فقط همین است. من مىگویم: اگر مىخواهید هنر این کشور رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوان مؤمن تکیه کنید. او مىتواند از اسلام و از انقلاب و از این کشور دفاع کند. و الّا آن کارگردان یا تهیهکنندهاى که وقتى فیلم را مىسازد، از پیش فکر مىکند که «این نکته را در این فیلم خواهم گنجاند، تا یکى از پایههاى اعتقادى این نظام را هدف قرار دهم» که از اسلام و انقلاب دفاع نمىکند! با زبان خاص فیلم و با همان شکلى که در فیلم امکان دارد، کار خودش را انجام مىدهد. یعنى اکتفا نمىکند به اینکه به انقلاب کمک نکند. فیلم مىسازد براى اینکه به انقلاب حمله کند! از اول که این فیلم را مىسازد، یا این داستان را مىنویسد، هدفش این است که کارایى نظام اسلامى را زیر سؤال ببرد و بگوید: «این نظام اسلامى، کارایى ندارد.» از اولپ1ى که این مقاله را مىنویسد یا این اثر هنرى را تولید مىکند، هدفش این است که نشان دهد این دولت کارایى ندارد؛ توان اداره ندارد. این، در حال خدمت به مصالح این کشور است یا در حال خیانت؟ به این مىشود تکیه کرد؟! معلوم است که نمىشود تکیه کرد! ما البته تصمیم نگرفتهایم کسانى را که خیال کردهایم خدمت نمىکنند یا خیانت مىکنند، یکىیکى به قانون معرفى کنیم؛ نه. هنوز خیلى کارها در این کشور در زمینهى فرهنگى وجود دارد که باید انجام گیرد. منظورم این است که در محیطهاى فرهنگى، به نیروهاى مؤمن تکیه شود. اینها سدى در مقابل تهاجم فرهنگى هستند.
184-مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا – 22/04/1371
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
دشمن از راه اشاعهى فرهنگ غلط فرهنگ فساد و فحشا سعى مىکند جوانهاى ما را از ما بگیرد. کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مىکند، یک; تهاجم فرهنگى; بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى» یک «غارت فرهنگى» و یک «قتل عام فرهنگى» است. امروز دشمن این کار را با ما مىکند. چه کسى مىتواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنى که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مىتواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. کسى که خودش آلوده و گرفتار است که نمىتواند از فضیلتها دفاع کند! این جوان بااخلاص مىتواند دفاع کند. این جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضایل و ارزشهاى اسلامى مىتواند دفاع کند. لذا، چندى پیش گفتم: «همه امر به معروف و نهى از منکر کنند.» الآن هم عرض مىکنم: نهى از منکر کنید. این، واجب است. این، مسئولیت شرعى شماست. امروز مسئولیت انقلابى و سیاسى شما هم هست.
185-مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا – 22/04/1371
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
جوان حزباللّهى هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش رابازکند و نگذارد کسى در صفوف او رخنه کند و بهنام امربه معروف ونهىازمنکر، فسادى ایجاد نماید که چهره حزباللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است. من یقین دارم - و تجربههاى این چندسال هم نشان داده - تا نیروهاى مؤمن وحزبالّلهى براى انجامِ کارى به میدان مىآیند، یک عدّه عناصر بدلى و دروغین، با نام اینها در گوشهاى فسادى ایجاد مىکنند تا ذهن مسؤولین را نسبت به نیروهاى مؤمن و حزبالّلهى و مردمى چرکین کنند. مواظب باشید. مسأله امر به معروف و نهىازمنکر، مثل مسأله نمازاست. یادگرفتنى است. باید بروید یاد بگیرید. مسأله دارد که کجا و چگونه باید امر به معروف ونهىاز منکر کرد؟ البته من عرض مىکنم - قبلاً هم گفتهام - در جامعهاسلامى، تکلیف عامه مردم، امربه معروف ونهىاز منکر با لسان است؛ با زبان. اگر کار به برخورد بکشد، آن دیگر تکلیف مسؤولین است. آنها باید وارد شوند. اما امر به معروف و نهى از منکر زبانى، مهمتر است. عاملى که جامعه رااصلاح مىکند، همین نهى از منکر زبانى است. به آن آدم بدکار، به آن آدم خلافکار، به آن آدمى که اشاعه فحشا مىکند، به آن آدمى که مىخواهد قبح گناه را از جامعه ببرد، مردم باید بگویند. دهنفر، صدنفر، هزارنفر! افکارعمومى روى وجود و ذهن او باید سنگینى کند. این، شکنندهترین چیزهاست. همین نیروهاى مؤمن و بسیجى و حزبالّلهى؛ یعنى همین عامه مردم مؤمن؛ یعنى همین اکثریّت عظیم کشور عزیز ما؛ همینهایى که جنگ را اداره کردند؛ همینهایى که از اوّل انقلاب تا به حال با همه حوادث مقابله کردند، در این مورد مهمترین نقش را مىتوانند داشته باشند. همین نیروهاى مردمى، که اگر نبودند - این بسیج اگر نبود، این نیروى عظیم حزب اللَّه اگر نبود - در جنگ هم شکست مىخوردیم؛ در مقابل دشمنان گوناگون هم دراین چندسال شکست مىخوردیم و آسیبپذیر بودیم. کارخانه ما را مىخواستند به تعطیلى بکشانند؛ نیروى حزبالّلهى از داخل کارخانه مىزد به سینهشان. مزرعه ما را در اوایل انقلاب مىخواستند آتش بزنند؛ نیروى حزبالّلهى از همان وسط بیابانها و روستاها و مزارع، مىزد توى دهانشان. خیابانها را مىخواستند به اغتشاش بکشند؛ نیروى حزبالّلهى مىآمد سینه سپرمىکرد و در مقابلشان مىایستاد. جنگ هم که معلوم است! این، آن نیروى اصلى کشوراست. نظام اسلامى متّکى به این نیروست. اگر مردم؛ یعنى همین نیروهاىمؤمن و حزباللّهى، با نظام باشند، با دولت باشند - که هستند بحمداللَّه - اگراین نیروى عظیم و این نیروى بزرگ شکست ناپذیر مردمى در کنار مسؤولین و پشت سر مسؤولین باشد - که بحمداللَّه هست هیچ قدرتى نمىتواند با جمهورىاسلامى مقابله کند.
186-مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان – 15/08/1370
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
اینکه شاید شما در بعضى از کتابها یا مقالهها خواندهاید که در بعضى از کشورهاى امریکاى لاتین یا شرق آسیا، نسل جوان غرق در فسادهاى گوناگون است از مواد مخدر و سکرآور و فساد جنسى اینطور نیست که روال کار از اول چنین بوده است؛ این سیاست پیاده شده است. متأسفانه در دوران ستمشاهى، ما هم از این قضیه برکنار نبودیم. در این کشور هم به دست خاندان خائن و سیهروى پهلوى و دستیارانشان، هرچه توانستند، این سیاست را پیاده کردند.
البته کشورهاى اسلامى خصوصیتى داشتند، که همان «اسلام» بود؛ و کشور ما در بین کشورهاى اسلامى خصوصیت دیگرى اضافهى بر آن داشت، که آن «روحانیت مردمى» بود؛ و مىدانید که در کشورهاى دیگر اسلامى، به این شکلِ ایران نبوده، هنوز هم نیست. اسلام و تبلیغات اسلامى، جلوى آن موج سهمگین ایستاد. شعارهاى انقلابى و حرکت کوبندهى امام عالىمقام و عظیمالشّأن، کار را بر دشمن مشکل کرد. در بحبوحهى همان موج فسادآفرینى که بر این کشور حکومت مىکرد، جلوههاى ایمان و سرسپردگى به دین، باز اول در بین جوانان خود را نشان داد.
من پدران و مادران متوسطى را مىشناختم که طاقت همراهى کردن با احساس دینى جوان خودشان را نداشتند؛ حتّى گاهى از احساسات دینى و تعبد و زهد و بىاعتنایى به دنیا و به خوراک و به آسایشى که در جوانانشان مشهود بود، پیش ما شکایت مىکردند! آن پدران و مادران، با همان تربیتهاى غلط رشد کرده بودند، مسلمان هم بودند؛ اما این جوشش ایمان اسلامى در آنها نبود؛ ولى جوانشان تحت تأثیر تربیت انقلابى قرار گرفته بود؛ به همین خاطر بود که جوانان، خانوادهها را پشت سر خودشان مىکشیدند؛ و این شد که آن قیام عظیم مردمى و آن حرکت بىنظیر در عالم یعنى انقلاب اسلامى ما به رهبرى امام و با پشتیبانى قاطبهى ملت و با میداندارى جوانان به پیروزى رسید. این یک فتح بود؛ هم فتح میدان مبارزه با استکبار بود، و هم بالاتر از آن، فتح سرزمین دل جوانان بود؛ که این را اسلام و انقلاب و امام کرده بودند، و این فتح الفتوح بود. بزرگترین کار امام، ساختن جوانان بود.
بعد از آن هم در دوران جنگ، باز جوانان بودند که جنگ را با خسران دشمن تمام کردند. این شهداى جوان، این رزمندگان جوان، این دستاندرکاران جوان عرصههاى جنگ، چیزى نیست که اهمیت نسل جوان را در حادثهى سرنوشتسازى مثل جنگ از نظر دور بدارد. این حادثه اتفاق افتاد، اما چشمهاى طراحان استکبار جهانى همهى صحنه را دید و فهمید که جوان مؤمن در این کشور، زیر تربیت اسلام انقلابى، چه معجزهها مىکند.
187-مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان – 15/08/1370
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
امروز یکى از کارهاى اساسى استکبار این است که نسل جوان را در کشورهاى اسلامى و هر کشور اسلامى که بیدارتر است، بیشتر از صحنه بیرون کند. کدام کشور اسلامى از همه بیدارتر، از همه زندهتر، و از همه بىمحاباتر در مقابل استکبار ایستاده است؟ جز ایران اسلامى؟ پس، جوانان ایران اسلامى بدانند که استکبار براى بیرون راندن آنها از صحنهى این مبارزهیى که در آن، فتح و پیروزى حتماً نصیب ملتهاست و لاغیر، مشغول پول خرج کردن و طراحى انواع نقشههاست. هدف این نقشهها، شما جوانان مؤمن و انقلابى و شجاعى هستید که ایستادهاید، تا هدفهاى انقلاب و امامتان را تا آخرین رقم به تحقق برسانید و هر مانعى را از سر این راه بردارید.هر حرکتى که منجر به این بشود که نسل جوان احساس کند باید از صحنهى مقاومت کناره بگیرد، این حرکت، با واسطه یا بىواسطه، مربوط به امریکا و نظام استکبارى است؛ این یک معیار کلى است. هر کارى که در کشورهاى دیگر کردند، اینجا هم مىخواهند بکنند: سرگرم کردن جوانان به مسائل جنسى، سرگرم کردن جوانان به مسائل شخصى، آلوده کردن جوانان به مواد مخدر و مسکر، منحرف کردن ذهن جوانان از آرمانهاى انقلابى و اهداف اصلى، متوجه کردن آنها به اهداف کوچک و جزیى و صنفى و امثال اینها، متزلزل کردن ایمان نسل جوان به اسلام، متزلزل کردن ایمان نسل جوان به اصول انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى و حتّى به امام، و نیز هر چیزى که در راه این مبارزهى عظیم به کار گرفته مىشود و وجودش لازم است، آن را در چشم نسل جوان، بىرنگ و بىاثر و بىفایده و مهمل جلوه دادن. اگر شما جایى چیزى در این مضمونها دیدید، در کتابى خواندید، در رمان ترجمهشده یا نوشتهشدهیى مطالعه کردید، در مقالهى ترجمهشدهاى یا در شعر و یا در فلسفهبافىیى مشاهده کردید، حتّى در تظاهرات به اصطلاح جسورانه و پُرخشمى چیزى از این قبیل دیدید، آن را متهم کنید؛ بدانید که تصادفى نیست؛ بدانید که امریکا از شما مىترسد؛ بدانید که بزرگترین پستهاى استکبار عالمى، از حضور شما در صحنه، احساس ناامنى مىکند.
188-مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه – 18/04/1370
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
وزارت خارجه یک دستگاه انسانی عظیم است. از لحاظ نیروی انسانی، واقعاً دستگاه پُرذخیرهیی است. بحمداللَّه انسانهای خوب، انقلابی، مسلمان، اکثراً یا عموماً بچههای انقلاب، جوانان انقلابی مؤمن، با فکرهای خوب در وزارت خارجه حضور دارند. ما چرا از تلاش و تفکر و سنجش و عقلیت بچهحزباللهیهای خودمان مأیوس باشیم؟ دیدیم که بچهحزباللهیهای خودمان، همین برادران وزارت خارجه، همین عناصر مؤمن و خوب، در یک تجربهی سیاسی مثل جنگ خلیج فارس - که چیز خیلی عظیمی بود و چهقدر افراد اشتباه کردند - یا مثل قضیهی قطعنامه، چگونه از خودشان عقل و شخصیت و هوشمندی نشان دادند. در ارتباطات فراوانی، همینطور است.
کار را سنجیده انجام بدهیم. کارهای نسنجیده انجام نگیرد؛ چون ضرر کار نسنجیده در اینجا، با ضرر کار نسنجیده فرضاً در ادارهی ثبت احوال فلانجا یا وزارت صنایع یا وزارت دیگر فرق میکند. ضرر کار نسنجیده در اینجا، عمیقتر و عمومیتر و چشمگیرتر و نقدتر است. کار نسنجیده نباید انجام بگیرد، حرف نسنجیده نباید زده بشود. جوانب هر کاری باید خوب سنجیده بشود و بعد انجام بگیرد.
189-مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از طلاب و دانشجویان – 28/09/1369
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
قشر جوان بایستى همیشه نسبت به مسائل انقلاب احساس مسؤلیت کند و خودش را از مسائل انقلاب برکنار نداند. انقلاب، امروز چه تکلیفى را به او املا مىکند؟ از او چه مىخواهد؟ او چه نقشى مىتواند در پیشبرد انقلاب داشته باشد؟ وظیفهى او چیست؟ قشر جوان باید از خیل عظیم مردم ما - که بحمدالله همیشه در صحنههاى انقلاب حاضرند - جدا نشود و به رشد و آگاهى و با سواد شدن آنان کمک کند. در دانشگاه باید به روى مردم باز باشد و دانشجو در محیط دانشگاه محصور نباشد. دانشجو باید با اعضاى خانوادهى خود و با دوستانش، ارتباطات روشنگر داشته باشد و در مسائل کشور و مسائل جامعه سهیم باشد.
190-مربوط به :سخنرانی در دیدار با مسؤولان بنیاد شهید، جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاهها و اقشار مختلف مردم - 24/05/1369
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
ما آمادگیهاى خود را براى مقابله با استکبار، همیشه حفظ مىکنیم؛ همین حالا هم آماده هستیم. ما قصد تجاوز به هیچکس را نداشتیم، بازهم نداریم؛ اما آمادهایم که براى مقابله با تجاوز هرکس که باشد اقدام کنیم. صدام هم که تجاوز کند، تودهنى خواهد خورد. امریکا هم که تجاوز کند، تودهنى خواهد خورد.
جوانان دانشجو در محیطهاى دانشگاه، به درس و علم و روحیهى انقلابى و اسلامى، حد اکثر اهمیت را بدهند. جوانان ببینند که امروز و آینده، چقدر به وجود آنها احتیاج است؛ خودشان را براى آینده بسازند. امروز هم جوان دانشجو باید مثل همیشه، پیشتاز و پیشگام حرکت انقلابى باشد و خودش را شایسته و صالح براى این مسئولیتهاى بزرگ قرار بدهد.
- ۹۹/۰۱/۱۰